جوک

ساخت وبلاگ


يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفرو ميزنن. پرسيد:

چرا ميزنيدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعاي پيامبري ميكنه.

 گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم.

*******************************

2 تا دوست با هم ميرن هتل، اولي ميره توالت فرنگي، دومي مياد كتكش ميزنه!

 ميگن: چرا ميزنيش؟ ميگه: من هر روز از اين چشمه آب مي خورم،

اين اومد دستشويي كرد توش !

 

 



يارو از زنش ميپرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشيموني

 يا مثل خر كيف مي كني؟

***********************

يارو نوشابه ميخوره، گازشو ميگيره ميره شمال

***********************

غضنفر: اون مورچه رو ميبيني كه بالاي اون كوهه؟

قل مراد: كدومو ميگي؟ اوني كه چشماش بسته است

 يا اوني كه چشماش بازه؟

 

  




به قل مراد میگن خیلی آقایی میگه:ما بیشتر!!!

 


شعر غضنفر برای نامزدش:
صبح که دره پنجرمون وا میشه
عصر که در پنجرمون وا میشه
شب که در پنجرمون وا میشه
وای که چقدر پنجرمون وا میشه !!!


 

صرف فعل نشستن به گویش شیرین لری: مو بنشینم، تونم بنشینی،

 اونم بنشینه، ما که بنشینم، شمام که بنشینید،

 دیه جا نی اونا بنشینن!


غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش،

سرش گیج میره میخوره زمین!

 

 


عنکبوته قرص اکس می خوره پتو میبافه


یه روز يه مرغ وخروسي ميرن مغازه تخم مرغ بگيرن

 مغازه دار ميگه چرا خودت تخم نمي زاري ميگه اخه ما هنوز نامزديم


 

از گوسفنده می پرسن سیستم دستشویی رفتن شما چیست ؟
میگه سبک گروه آریان ......... دونه دونه دونه دونه دونه

 


 

جوک,جک

جوک,جک

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه
خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟
خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
+
+
+
+


حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه....
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان...

 


غضنفر پشت در اتاق عمل بود ،

 پرستار صدا مي زنه: همراه مريض ... غضنفر ميگه: .... 0912487...

 

*************************************

یه روز یه خسیسه داشته به خودش اب یخ میریخته . میگن :

چرا اینجوری میكنی . میگه: می خوام سرما بخورم .

میگن: چرا؟ میگه: اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره

 

 

جوک جدید

از غضنفر مي پرسند هدفت از تحصيل چيه؟

ميگه : مي خوام درس بخونم، دكتر بشم، مطب بزنم، پولدار بشم،

وانت بخرم باهش كار كنم!

*************************************


به يه بچه ميگن: اون چه حيوونيه

 كه به ما گوشت، كفش، لباس ميده؟ ميگه: بابام.

*****************************************

قل مراد دزدي، صاحبخونه پا ميشه ميگه: كيه اون جا؟

 يارو ميگه: هيچكي، گربه ست، بعععععع.

 


 

يارو از زنش ميپرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشيموني

 يا مثل خر كيف مي كني؟

***********************

يارو نوشابه ميخوره، گازشو ميگيره ميره شمال

***********************

غضنفر: اون مورچه رو ميبيني كه بالاي اون كوهه؟

قل مراد: كدومو ميگي؟ اوني كه چشماش بسته است

 يا اوني كه چشماش بازه؟

 



الهي، به مردان در خانه ات، به آن زن ذليلان فرزانه ات،

 به آنانكه در بچه داري تكند، يلان عوض كردن

پوشكند، به آنانكه با ذوق و شوق تمام، به مادر زن خود بگويند:

 مامان، به آنانكه دامن رفو ميكنند، ز بعد

رفويش اتو ميكنند، به آن قرمه سبزي پزان قدر،

 به آن مادران به ظاهر پدر. الهي، به آه دل زن ذليل، به آن

اشك چشمان ممد سبيل،

 كه ما را بر اين عهد كن استوار! از اين زن ذليلي مكن بر كنار!

*******************************

تك زنگ جيست؟ با خبر شدن 2 گدا از حال هم.

 

*******************************

 

ميخواستن يكي رو رييس حفاظت اطلاعاتش كنن،

 

 بهش يه سري اسرار مملكتي ميگن تا ببينن چقدر ميتونه بروز نده.

 

 تهديدش ميكنن، نميگه. ميزننش، نميگه. شكنجه اش ميكنن،

 

 نميگه. آخر سر واسه اطمينان بيشتر ميندازنش انفرادي

 

 و رفتارشو زير نظر ميگيرن. ميبينن كه هي ميزنه تو سر خودش

 

و ميگه: اه يادم بيا… اه چي بود!

سرگرمی وعلمی...
ما را در سایت سرگرمی وعلمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : AFSHIN afshin1378 بازدید : 194 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1391 ساعت: 17:36